نفوذ
نفوذ را به نفوذ داخل شدن و تأثیرگذاری در امورات جاری معنا کردهاند و نفوذ اجتماعی شامل حرکتهای متعدد و مختلفی است که از سوی گروهی برای داخل شدن در زمره تصمیمگیران جامعه و تأثیرگذاری بر روند جامعه و پیشرفتهای آن، صورت میگیرد.
گاهی این نفوذ، بسیار مثبت و مورد تأیید است، همچون مواردی که عدهای بر امورات جامعه و تصمیمگیریهای آن گمارده شدهاند ولی دارای تجربه و تخصص کافی نیستند، در اینجا عدهای از متخصصان برای اصلاح امور در بدنه آنان نفوذ کرده و آنان را شیفته آراء منطقی و مستدل خود میگردانند تا روال حرکت جامعه به سوی تخصص و علم محوری حرکت نماید.
گاهی نفوذ، یک حرکت شیطانی و آسیب زننده به جامعه است و آن وقتی است که مسئولان جامعه شیفته آرا و افکار دشمن گردند و نجات جامعه را در پرتو علوم و تخصص دشمنانی جستجو نمایند و تمام دشمنی آنان را فراموش کرده و هر چه در جمال دشمن مینگرنند، فقط حُسن و خوبی ببینند.
این شیفتگی تا جایی پیش میرود که نه تنها دشمنی آنان فراموش میشود بلکه گرگ را در پوست میشی دیده و ترحم نیز بر دشمن مینمایند و در تمام جریانات گذشته، خودیها را مقصر قلمداد مینمایند. به دشمن ابراز ارادت و از افکار خودیها دوری مینمایند، آنجا که قرار باشد گزارش ارائه گردد به دشمن گزارش کامل و به دوستان هیچ اطلاعی داده نمیشود.
در این حالت دربهای کشور به سوی تمام کسانی که روزی با تمام قدرت در برابر نظام ایستاده بودند و امروز نیز از هیچ حرکتی در جهت زمینگیر کردن حکومت فروگذار نبودهاند، باز میشود و به کشورهای دوست که در تمام مواقع همراه کشور بودهاند، بی اعتنایی میشود.
فرهنگ کشور دست خوش حرکتها و آرمانهای دشمن قرار میگیرد و بسیاری از حرامها، موجه جلوه داده میشود و حرکتهای تهاجمی رخ باخته و تبدیل به حرکتهایی میشود که دل دشمن را نلرزاند.
سیاست کشور نیز دچار تغییرات اساسی میشود و بدون آن که کسی مطلع گردد به صورت آرام به سوی صلح و صفا با دشمن به پیش میرود انگار که دشمن به دوستی صمیمی تبدیل شده است.
ولی دشمن در پی نقشههای خود است و آرام و بی صدا در پی تصاحب سنگرهای نظام و تمام هستی ماست.
در چنین مواقعی کجا هستند دیدبانان بسیجی که حرکت دشمن را تشخیص و به توپخانهها، گرای ریزش گلوله دهند.
سید احمد سجادی
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}